ولادت زینب فارسی و نباید مریم را کنیز زینب بخوانیم
برجهان کوچک امشب یک جهان اکبر آمد
یک جهان تقوا و فضل یک جهان عز و فر آمد
مادری که این جهان بر احترامش گشته پیدا
از همان مادر به این عالم یگانه دختر آمد
نام زینب منتخب شد از خدای لا یزالش
آفرین زهرا که نام دخترش از داور آمد
پنجم ماه جمادی شد قلوب پنج تن شاد
پنجمین پنج تن را از قیامش یاور آمد
نگو یم من بود مریم کنیز مادرش زهرا
اگر راضی بود او مریمش منت به جان دارد
============
کجا راضی بود زینب کنیزاو شود مریم
به شان و غیرتش حیران زمین و آسمان دارد
مقام قهرمانی راببین کی داده برزینب
مقامی که نه حوران دارد و نه قد سیان دارد
نه افراط و نه تفریط است قسم بر مادرش زهرا
که بعد از فاطمه اوبرتری کل زنان دارد
نویسد هر که مریم را کنیز حضر ت زینب
قسم وجدان و ایمان او گناه بیکران دارد
ملائک بر مقام حضر ت زینب کند غبطه
که این شان و جلالت از خدای لامکان دارد
کنیزش آسیه سارا نوشتن افتخاری نیست
قیام کربلا بانام او نام و نشان دارد
اگر زینب نبود کرببلا در کر بلا میماند
بنازم کر بلارا همچو زینب قهر مان دارد
غلو است هرکه خواند یا نویسد خادمش عیساست
به جان حضر ت زهرا خصال دشمنان دارد
پیامبر را کند تحقیر زینب را کند تعریف
نویسد در گه او مثل موسی پا سبان دار د
مدافعان حرم هستند همیشه یاوران او
به اولبیک میگوید هر عاشق تاکه جان دارد
حججی و همدانی فدای اوشدند آنجا
برو بشماردر آنجا چقدری شیفتگان دارد
سلیمانی وافرادش حفاظت کرد از قبرش
همه دیدیم خانم زینب چقدری یاوران دارد
هزاران شاعر ماهر اگر گویند از ایثارش
قلم عاجز زبان قاصر زگفتن کی بیان دارد
قلم باشند جنگل ها مرکب کل دریاها
نتوتد انس وجن - کلّ ملائک آسمان دارد
فدایش میشوند این شاعران عترت قرآن
نویسد(( یادگاری ))شان اورا تا توان دارد
==============
حیا بند نقاب او بود عصمت حجاب او
زعفت آفتاب او مکان در لا مکان دارد
نبوت شان پیغمبرامامت در خور حیدر
نه این دارد نه آن دارد نشا ن از این ان دارد
بیا عصمت تما شا کن که از بهر خر یداری
دراین بازار یو سف هم کلاف ریسمان دارد
تکلم کر دنش را هرکه می دید فاش میگفتی
لسان حیدر ی گویا که در طی لسان دارد
امامت گر بودی لایق زنان را فاش میگفتم
که برخلق دو عالم مقتدا و راهنما زینب
==============
